مادر جونی مادری
امروز آبجی ناهار خونه مادر همسرش دعوت بود
ناهار خوردن کمی همونجا استراحت کردن
بعد باهم رفتن بیرون خوش گذروندن
مادر شوهر آبجیم تازه دست به کا ر شده
هههه مردم چقد از زمان عقب هستن
اونوقت که میگفت بهش حامله هستم باورش نمیشد
ما ویارونه میخردیم میخورد ابجی
هنوز خانوم تازه امروز گفته باید برات گوجه سبز و نمیدونم چی بخرم
بهش گفته آبجی که خاله بچم خریده بود پریروز
ههههه زده تو برجکش
اونم گفته آره دیگه میخواد بچه شبیه خودش بشه
آبجی هم گفته محمد خودش گفته از آبجی بگیر بخور هرچی دلت میخواد
تا بچه خوشگل باشه مث خاله و داییش
انصافی عمه و مادر جون مادری نی نی هم خوشگل هستن ها از حق نگذریم
اما این روزا دیگه محبت مادر شوهر آبجی بیشتر شده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی