نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
وب نفسوب نفس، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
نویدنوید، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

همه عشقم تویی نفس مامان

زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست

بچه نگو ...

نفس خیلی شیطنت میکنه  جامدادی من کسی جرات نداشت دست بزنه این خانوم خانوما روزی چند بار میرزه و جمع میکنم همین چند ساعت پیش گذاشته زمین منم زیر پامو نگا نمیکممرفتم داخل خودکار و مدادا .... یکم بعد دیدم یه چیز سیاه بغل پام نوک مداد رفته بود تو پام با موچین درآوردیم  با مدادا افتاده به جون درو دیوار هرجا مینویسه من پاک میکنم ورداشته پاکن رو همه جا رو پاک میکنه مثل من نمیدونه من دارم هنرنمایی خانوم رو پاک میکنم همین جوری الکی پاک نمیکنم  یاد گرفته گرد گیری میکنه دستمال برمیداره چون دستاش روغنی بشه پاک میکنم یاد گرفته با دستمال همه جا رو پاک میکنه آخر سر دستای من رو تمیز میکنه  پشت تلفن با همه حرف میزنه تلاش ما ...
16 اسفند 1393

قورباغه

نفس خانوم 15 ماه شد . وزنش 10.5 کیلوگرم و قدش 81 سانتی متر هست  واس نازگلم چند تا مجله خردسال و کتاب داستان گرفتم اما زیاد عمرشون به دنیا نبود  همه رو خط خطی کرده و پاره دیگه چندان مناسب ندیدم عکس بگیرم  چند روز پیش کلی چسب زدم تا عکساش رو ببین و به کتاب های بقیه دست نزن برای عزیز دل خاله هدیه خریدم  خوشمل خاله رو فردا صبح زود میارن تحویل میدن ما نگه داریم و بابای نفس مرخصی گرفته تا مامان نفس ناز رو برای کنکور ارشد ببره . منم پس فردا کنکور دارم " واسمون دعا کنید " نفس یک درمیون میاد و آب بازی داریم حدود یک ساعتی میره حموم وقتی میاد بیرون مث لبو قرمز میشه  با آب بازی میکنه وقتی ...
14 بهمن 1393

آغوش من

کوچولوی ما یاد گرفته تا دستام رو باز میکنم میاد بغلم , میگم نفس بیا بغل خاله کارتون ببینیم دنده عقب میگیره میاد بغل من پارک میکنه اینقد دوزلی بالا شده  یک روز درمیون میاد چند ساعتی پیشمون نفس  روزایی که میاد پیش ما میریم حموم برای آب بازی کیف میکنه   همش میخواد آبی که از شیر میاد رو با دستاش بگیره  اغلب مشغول درس هستیم واس نفس هم یک کاغذ میدم با مداد قرمز خط خطی میکنه ... هر کاری خوبی که انجام میده تشویقش میکنیم ذوق میکنه ...  خبرای خوب تو راه آخر ماه نتیجه بده حتما مینویسم    به یک اتفاق خوب جهت افتادن نیازمندیم  چند روز پیش بازم ایهان جونم رو به خواب میدیم...
21 دی 1393

کفش

برای عزیز دل خاله یه جفت کفش خریدم خیلی بهش میاد دیگه یاد گرفته میخواد بره بیرون دست ور دار نیست حتما بپوشه  مبارکت باش عشق خاله  بلبل زبون شده اغلب کلمات رو تکرار میکنه اما فقط مامانش متوجه میشه چی میگه  هفته آینده امتحانات پایان ترم من شروع میشه و نفس بانو شلوغ تر شده و در اتاقم رو میبیندم میاد صدا میزنه عزیز عزیز جواب ندم یخورده داد میزنه اما میزاره میره  میره دم در اتاق دایی خم میشه صدا میزنه دایی تا دایی جواب نداده همون جا میشینه تا اجازه بده بره تو اتاق  یا خدا وارد که شد در چند دیقه اتاق همون اتاق قبلی نیست  میخواد لوس بش آیی صدا میزنه خان دایی رو  چون آبجی آقاجون رو بابا ...
23 آذر 1393

تمنای زندگی

عزیز دل خاله و 13 ماهگی عاشق برنامه های شبکه پویا است . برنامه لویی نقاشی بکش  با آهنگ ابتدای کارتون باب اسفنجی قر میده  و معرفی نقاشی کودکان در شبکه پویا علاقه داره  هر چیزی در کارتون میبینه جی جی میگه  اینجا داره کارتون میبینه من مزاحم شدم خدایی ناکرده  چشای خوشگلت بنازم عزیز دل ما  کتاب خونه دای دای از دست نفس روز خوش نداره  از وقتی هم که میتونه راه بره که کسی جلودارش نیست  در اتاق ها رو میبیندیم میاد در میزنه و صدا میکنه که باز کنیم  این روزا که امتحان میان ترم دارم و درس میاد و با من درس میخونه  هر کتابی بدم قبول نمیکنه باید همونی که دارم م...
10 آذر 1393

عروسی

روز عید رفتیم مراسم عقد و جشن عقد پسر عموم نفس خانوم هم خیلی شلوغی و کرد مامانش رو اذیت کرد  نوه عموم محنا هم خیلی ناز و دوست داشتنی شده. با ماشین عروس عکس گرفتم فعلا دستم نرسیده  خوشگل دختر ما میتونه راه بره خیلی آروم بلند که میشه نانای میکنه و دست میزنه اینقد ذوق میکنه و خوشحال . 25 مهر تولد دختر عمه نفس بود  اینجا نفس بیسکویت دایجستیو خورده همه جاش رو کثیف کرد که رفت حموم ...
25 مهر 1393

هورا

  دست و هورااا برای دختر ناز ما از اول دوازده ماهگی گل دختر میتونه سرپا بایسته  همین روز تولد 12 ماهگیش سرپا بود من داد که میزنم بقیه ببینن هول میکنه میفته  خودش چه ذوقی میکنه چند روزه تلاش میکنه راه بره مستقلا  چند قدم برمیداره میبینه داره میفته سرعتش رو زیاد میکنه چند قدم دیگه بره  چه ذوقی میکنه . ...
19 مهر 1393

نفس 11 ماه

سلام دوستان گلم سلام به روی ماه تک تک شما که ما رو همراهی میکنید  نفس 10 ماهگی رو به اتمام رسوند6 روز پیش و در 11 ماهگی سرماخورد الان صداش گرفته و بهونه میگیره  دیشب ناز دختر خاله پیش ما بود با مامانش . صبح بابا و مامان که میخواستن برن پیاده روی اینقد گریه کرد که اونم با خودشون بردن ولی دیگه نتونسته بودن جای دوری برن یه سری به پارک نزدیک خونه زده بودن و نفس هوایی تازه کرده بود و برگشتن سریع . هوای شهرمون از اول شهریور خنک شده صبح زود و آخر شب باید با لحاف خوابید صفایی داره وقتی پنجره باز و هوای خنک هست پتو بکشی روت  بهترین فصل زندگی من و دوستانم از راه داره میرسه بله فصل پاییز شروع زندگی من عاشق حال و هوای ...
20 شهريور 1393

روز دختر و تولد مامان نفس

روز دختر رو با چند روز تاخیر تبریک میگم به همه دخترای گل  امتحانات من تموم شد و بهترین هدیه روز دختر نمرات خوبی بود که گرفتم و ترم تابستان تموم شد  جشن روز دختر رو خونه عزیزم ( مادربزرگ مادری ) گرفتیم ناهار فوق العاده لذیذ و بعد ناهار هم کیک و کلی شادی  روز دختر برای نفس آقاجون پول داد و مادربزرگ نفس براش کیف خرید و عمه نفس براش هدیه داده بابا و مامان نفس براش لباس و عروسک توویتی خریدن دست همه عزیزان گل درد نکنه  اما شنبه 8 شهریور هم تولد مامان نفس بود که شام رو دعوت بودن هتل پارس رستوران گردان خیلی بهشون خوش گذشته بود برای آبجی هم کادوی تولد خریدن بازم متشکرم  اما نفس تو دل بروتر شده ... وقتی لبا...
9 شهريور 1393