وسایل

ببخشید از اینکه نتونستم زیاد بنویسم قبلا ...

سیستم رو نداشتم اون یکی هم حروف فارسی نداره نشد 

اما آبجی دوشنبه رفته دکتر؛اسم دکترش رو دقیق نمیدونم اما قرار شده

 همین دکتر توی بیمارستان شفا که بیمارستان خصوصی هست بچه رو

 به دنیا بیاره و چون آبجی گفته میخواد طبیعی به دنیا بیاد بچه 

برا همین دکتر عرض کرده که ماه های آخر

 ورزش های خاصی میگم انجام بدی که طبیعی به دنیا بیاد

 هزینه سونو گرافی رو هم داده

اما مونده برا چهارشنبه ساعت 14:30، سلامت باشه 

ما هم کلی وسایل رفتیم امروز با خونواده نشون کردیم 

تا بعد از تعیین جنسیت بخریم برا نی نی گل

من یه مسواک مخصوص کودک رنگ بففش هم خریدم 

چیزی نخریم به آن صورت زیاد که شد خریدامون عکس میگیرم و میذارم 

ببنید شما دوستان گلم هم آبجی هم دیروز شام مهمون خونه مادر جون بود 

خیلی خسته شدم تنهایی کلی غذا و سالاد درست کرده بودم 

اما خیلی ابرومند بود مهمونی و کلی تقدیر شد ازم خدا رو شکر خوب بود

نمره های خودم هم اومد نصف لیسانس رفت و در تعطیلات به سر میبرم 

چون گفته بودم سه شنبه آبجی میره سونو عمه جانم زنگ زده بهم میگه چی شد 

زن عمو اس داده بچه چیه ؟ ای بابا اجازه بدین معلوم بشه میگیم 

خودشون میدونن که خبر دار بشیم هم نمیگیم مامان میگه چشم میزنن بچه مون رو برا همین نگین 

نمیشه که نگفت بهشون گفتم هنوز مونده برا فردا دیگه 

برا زن عمو رضوان بگم کل فامیل خبر دار میشه