نفس 11 ماه
سلام دوستان گلم سلام به روی ماه تک تک شما که ما رو همراهی میکنید
نفس 10 ماهگی رو به اتمام رسوند6 روز پیش و در 11 ماهگی سرماخورد الان صداش گرفته و بهونه میگیره
دیشب ناز دختر خاله پیش ما بود با مامانش . صبح بابا و مامان که میخواستن برن پیاده روی اینقد گریه کرد که اونم با خودشون بردن ولی دیگه نتونسته بودن جای دوری برن یه سری به پارک نزدیک خونه زده بودن و نفس هوایی تازه کرده بود و برگشتن سریع .
هوای شهرمون از اول شهریور خنک شده صبح زود و آخر شب باید با لحاف خوابید صفایی داره وقتی پنجره باز و هوای خنک هست پتو بکشی روت
بهترین فصل زندگی من و دوستانم از راه داره میرسه بله فصل پاییز شروع زندگی من عاشق حال و هوای این فصل هستم . اما تولد من و نفس با ماه محرم مصادف هست
همه تلاش ما این بود که نفس فارسی حرف بزن اما هر از گاهی یه واژه های اسون ترکی رو به زبون میاره .چند تا واژه یادگرفت نفس : دردر - نای نای -بای بای - هام - نه - من - اه اه هر چی بهش میگم میگه اه صبح چشاش رو وا میکنه یا نای نای میخواد یا دردری ....
مامانی نفس به خاطر اینکه برای بچه شر میده امسال از اینکه بره سرکار منصرف شده تا سال بعد چی پیش بیاد . مامان و دایی نفس برای ارشد میخونن من بیچاره هم ارشد میدم اما درس نمیخونم فعلا دروس کارشناسی رو دارم ایشالله سال بعد ... نفس مجله و کاغذ میخوره
خیلی کم شیر میخوره و اغلب غذا و کیک و آبمیوه و ... آخر شب شیر میخوره تا خوابش ببره
چند روز قبل پیش من خوابید اینقد آرامش ساطع میکرد قربونت برم نازگل خاله
و این روزا خودش بدون کمک گرفتن از بقیه میتونه چند ثانیه سر پا بایسته
الان نفس 8 تا دندون داره
...................................................................................................................................
مهر ماه میخواد شروع بشه و مدرسه . واقعا این روزا چه حس و حالی دارید ؟
من خودم دلم لک زده برای درس و مدرسه دوران فوق العاده ای بود .حیف بیهوده تلاش کردم برای بزرگ شدن .آدم هرقد بزرگ میشه مشکلات رو بیشتر درک میکنه و بیشتر اذیت میشه من بیست سال اول زندگی رو ندوستم چطور گذشت اما این روزا واسم سخت میگذره ...