امروز
قراره یکم بعد برم خونه آبجی یخورده اتاق نی نی برسیم
و حدودای ساعت 2 آقا محمد از سر کار میاد
ساعت 3 وقت سونو گرافی داره آبجی
منم باهاشون میرم آخرین دیدار با نفس خاله از طریق
سونو گرافی دارم
خوشحالم برا دیدنش
دیگه آبجی بیش از اندازه بزرگ شده
آماده وضع حمل هست
دیگه خودش چاق نشده و
بچه بزرگتر شده
ااون روز میگفت تکون میخورد نفس مامانی
پاش رو میبرد این طرف و اون طرف
میگه قلقلکم میومد از داخل شکمم ؛ میخندیدم
اصلا آبجی من انگار نه انگار میخواد بچه رو به دنیا بیاره
اینقد راحت و آروم هست که نگو
من بودم مرده بودم از استرس
این خیلی خونسرده
قراره یه تغییراتی بدیم تو دکوراسون خونه
کمتر از 10 روز دیگه میبریم وسایل رو بچینیم
فکر میکنیم ما که بچه زود تر متولد میشه با این شرایط آبجی
دکتر گفته نتیجه سونو گرافی رو بیار تا دقیقا روز زایمان رو تعیین بکنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی