نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
وب نفسوب نفس، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
نویدنوید، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

همه عشقم تویی نفس مامان

زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست

خوشمل نفس

عزیز دل خاله دیشب پیش ما بود وای وای از ساعت سه بیدار شد و اصلا خوابش نمی اومد تا خود ساعت 5:30 بیدار موند مث اینکه سرماخوردگی داره یخورده نا آروم شده بود تو اتاقم من کمی باهش بازی کردم و تا اینکه خوابش برد صبح قرار بود ساعت 10 آبجی برای گزینش استخدامی آموزش و پرورش بره زود راه افتادیم تا دیر نکنیم نفس خوابش می اومد شیر نخورد و آبجی که رفت برای مصاحبه بیرون تفریح کردیم چند نفری . این روزا خیلی شلوغ شده و مامانی . عاشق دیونه بازیه اینقد دلقک بازی درمیارم میخنده شدم باغلارباغی زنده . عکس نفس با آقاجون رو میذارم ( اینجا جلو مدرسه ای هست که مامان نفس رفته مصاحبه , ما بیرون منتظریم ) نفس عاشقتیم نازم  ادامه مطلب برای د...
17 تير 1393

معذرت

سلام به دوستان گلم  ببخشید من ده روزی نبودم  نفس نازم من رو ندیده فراموشم کرده دیگه از پشت تلفن صدام رو نمشناسه براش یه دست لباس جدید خردیم خیلی بهش میاد اونطور که میگن . چهار دست و پا راه میره سرعتش زیاد شده از مبلمان و میز عسلی ها کمک میگیره و بلند میشه اینقد باهشا حرف میزنن خونواده که اونم چند تا کلمه نامفهموم به زبون میاره دیروز به داداشم با هزر مصیبت دایی گفته حالا شبیه سازی کردن که دایی گفته فردا خوشمل خاله نه ماهه میشه دوستت دارم نازم  خوشمل خاله خیلی ناز شده امروز که یکشنبه 15 تیر هست بردیم پارک موقع برگشت براش بستنی میدادم مزه بستنی با طعم توت فرنگی رو خیلی دوست داره  همه دوستان و آشنایان می...
13 تير 1393

درس

آهنگ جدید علیرضا روزگار  آهنگ وب تقدیم همه دوستان نفس و خاله آیسان    ببخشید خیلی وقت که از احوال دخمل گلمون ننوشتم  آخ دارم درس میخونم و امتحانات پایان ترم واقعا شرمنده روی ماه تک تک دوستانی که میان سر میزنن بهم وقت نیمکنم حال ازشون بگیرم  عزیز دل خاله سرماخوردگیش رفع شد اما من و بابا بعد اینکه نفس بهتر شد مریض شدیم  هفته پیش تولد گل پسر دوستم ؛آیهان بود. چشم خوشگل ,آیهان جون دوستت دارم . یک هفته ای میشه نفس رو ندیدم  ...
26 خرداد 1393

پایان 7 ماهگی

نفس گلم سرما خورده چند روزه سرفه میکنه  امروز رفته دکتر ... خدا کنه زودتر خوب شه  بی قرار و بیتاب شده بهونه میگیره ... شبا تا ساعت 4 بیداره و نمیخوابه  از عروسک شلمن خوشش اومده  داره تلاش میکنه چهار دست و پا راه بره      ...
16 خرداد 1393

دو تا دندون دیگه

عزیز دل خاله اصلا رو زمین چهار دست و پا راه نمیره اما  رشد دندون هاش خیلی خوبه علاوه بر دو تا دندون پایینی که دراومده بودن  حدود 10 روز هم میشه دندون های بالایی دیده میشین  رشد دندون ها خیلی اذیت میکنه اصلا آروم و قرار نداره خوابش خیلی کمتر شده  تا میخوام درس بخونم میاد و همه کاغذ ها و کتاب هام رو مچاله میکنه  آبجی الان میگفت از دیروز چند بار سعی کرده رو زمین جلو بیاد  دیروز هم نفس رو برده بودیم پارک عاشق تفریح دخمل ما تا میخواد بره بیرون کیف میکنه  تازگی ها یاد گرفته هر کسی لباس میپوشه خودش رو لوس میکنه  میدونه که میخواد بره بیرون . اون روز مامان میرفت بیرون نفس نگا نگا کرد دید که این رو نبرد  زد زیر گریه ... با روروک میره دست به ...
9 خرداد 1393

چشم خوشگل

پسر عموم هام آبجی ندارن به من و مامان نفس آبجی میگن و از نفس انتظار دارن دایی بهشون بگه  نفسو دایی هادی و پیام خیلی دوست دارن؛ هادی گفته که نفس باید من رو خان دایی صدا بزنه دایی خودش رو دایی جون حالا خان دایی براش از بوشهر یه دست لباس خوشمل خریده دیروز بهش دادن  همه عاشق و کشته مرده نفس هستن این روزا هم کلی طرف دار داره  عکس بلوز صورتی که عمه جون خردیه هم میذارم  هر چی روکش مبل و رومیزی و سفره هست میکشه و میرزه زمین تلفن و موبایل خیلی دوست داره  کنترل هر چی دستش میرسه میکنه تو دهنش  دندوناش خیلی تیز هستن وقتی میخواد شیر بخوره با مامانش دعوا میکنه  وقتی رو دنده لج میفته گاز میگره که دیگه اشک آبجی رو درمیاره  آبجی برا مامان هایی که ع...
31 ارديبهشت 1393

نفس در پارک

دردونه خاله رو برده بودیم پارک  تاب بازی همراه با ترانه خوانی من رو دوست داره و لذت میبره  دوست داره همه چی رو کشف کنه  عمه عزیزم رفته بود مشهد برای نفس هدیه آش دوندونی یه بلوز ناز هدیه داده  ...
29 ارديبهشت 1393

ممممم

سلام عمه نفس خانوم خوش اومدی بازم به وبلاگ نفس هم عمه جونش رو دوست داره    نفس وقتی گشنش میشه داد میزنه ممممممم ممممم گاها هنگ که میکنه بازم میگه ممممم از در که وارد میشه دنبال من میگرده در اتاقم بسته باشه با روروک میاد در رو هل میده میاد تو  اینقد باهاش بازی میکنم از درس خوندن و کاغذ ها و لپ تاپ خیلی خوشش میاد  چون مامانش هم داره برا ارشد درس میخونه تا کاغذ میبینه اونم میخواد  میخوام مینی تب رو روشن کنم میاد پیشم داد و بیداد میکنه اونم هندزفری میخواد آهنگ گوش بده  دهنش رو باز میکنه نگا میکنه من سر و صدا کنم اونم انجام بده  بهش میگم شیرکوچولوی خاله داد میزنه ااا ااا ااااااا عاشق تاب بازی هست  هلش میدم و براش صدای میو میو در میارم غش ...
24 ارديبهشت 1393

آش دندونی

مادرشوهر آبجی برا نوه گلش آش دندونی درست کرده برا همه دوستان و اشنایان دادیم  ادامه مطلب عکس هدیه های خانوم خانوم ها رو ببنید ...  سمیه جون ما هم خیلی دوستت داریم بوووس مادرشوهر آبجی برا نوه گلش آش دندونی درست کرده برا همه دوستان و اشنایان دادیم  برا عزیز دل خاله مامان و باباییش یه لباس مجلسی خردین  این زرافه کار خودم بوده  مادرشوهر آبجی هم لباس های سفید و صورتی رنگ رو تقدیم کردن  جوراب و کلاه رو هم ایشون زحمتش رو کشیدن و خاله آقا محمد لباس های صورتی رنگ رو هدیه دادن  بقیه هدایا و عکس هاشون رو میذارم باز  ...
21 ارديبهشت 1393

نفس نگو

نفس نگو بلا بگو شیطون شیطونا بگو  تا میخوایم ولش کنیم میره یه کاری انجام میده برا خودش  5 ثانیه که صداش نمیاد متوجه میشیم داره مشکل تراشی میکنه باز  هر چی از دستش میگریم میره یه چیز دیگه پیدا میکنه  فقط با آهنگ گوش دادن آرومه و موقع عکس گرفتن  روز به روز هم داره خوشگل تر میشه  قدش 70 سانت و وزنش 8350 گرم شده  ...
15 ارديبهشت 1393