نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
وب نفسوب نفس، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
نویدنوید، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

همه عشقم تویی نفس مامان

زندگی هندسه ساده تکرار نفس هاست

تولد دو سالگی ( اول محرم)

خرید لباس به مناسبت هفته کودک  لباس های پاییزی آقاجون برای نفس خریده  اولین عکس پرسنلی  جای همه خالی رفته بودیم بناب کبابی با مامان جون نفس  اول محرم دوسال ( قمری ) تمام  در ضمن 21 ماهگی از پوشک گرفتیم و در 23 ماهگی از شیر گرفتیم  کیک جشن تولد خودم ( مامانی ) 8 شهریور  ...
25 مهر 1394

نفس دلیل زندگی

گل دختر نفس جان خوب میتونه صحبت کن و منظورشو برسونه مواقعی که نمیدونه چی بگه یا ما متوجه نمیشیم از لباسمون میگیره میگه بیا بیا  قشنگ بلده صدا بزنه  عزیزه ( عزیزم) حاله ( خاله) دای دای آقاجون  بابا و مامان عمو حدین (حسین ) عمه و پانیذ مامان دون ( جون) همه آقایون رو عمو صدا میزنه خانوما رو عمه  برنامه هر روز شده بود پارک رفتن اما چند روزه اقاجونش تاب خریده کیف میکنه قراره سرسره هم بخره عاشق نقاشی و نوشتن اعداد رو چند تایی یاد گرفته بلد بشماره  فوق العاده مهربون و خوش قلب به همه لبخند میزنه زود دوست میشه دلبری میکنه برای خودش بیا نرو بشین پف بحر ( بخر) نترس نیس هس ...
13 خرداد 1394

سال نو مبارک

سلام عزیزان دلم سال جدید رو تبریک میگم به همه دوستان گلم  نفس بانو حسابی بزرگ شده شیطنتش بیشتر  امسال واقعا برای نفس عید خوبی بود کلی عیدی بهش دادن که پس انداز شد  دست عموم ها و عمه های مامان نفس درد نکنه .... دست عزیزجون درد نکنه که واقعا شرمنده کرد ... دایی های بابای نفس ... عمه خود نفس یک دنیا ممنون از شما  عزیز دل پارک یاد گرفته بیرون که میره فقط پارک میخواد دست بردار هم نیست که دو ساعتی باید بیرون باش و با تاب و سرسره و ... کیف کنه خسته بشو هم نیست    با دختر عمه اش رابطه خوبی داره با هم بازی میکنن  دوست عزیزم با خانواده خوبش رفتن مشهد نایب الزیاره منم بودن, فریده جونم و ...
12 فروردين 1394

بچه نگو ...

نفس خیلی شیطنت میکنه  جامدادی من کسی جرات نداشت دست بزنه این خانوم خانوما روزی چند بار میرزه و جمع میکنم همین چند ساعت پیش گذاشته زمین منم زیر پامو نگا نمیکممرفتم داخل خودکار و مدادا .... یکم بعد دیدم یه چیز سیاه بغل پام نوک مداد رفته بود تو پام با موچین درآوردیم  با مدادا افتاده به جون درو دیوار هرجا مینویسه من پاک میکنم ورداشته پاکن رو همه جا رو پاک میکنه مثل من نمیدونه من دارم هنرنمایی خانوم رو پاک میکنم همین جوری الکی پاک نمیکنم  یاد گرفته گرد گیری میکنه دستمال برمیداره چون دستاش روغنی بشه پاک میکنم یاد گرفته با دستمال همه جا رو پاک میکنه آخر سر دستای من رو تمیز میکنه  پشت تلفن با همه حرف میزنه تلاش ما ...
16 اسفند 1393

خرید عید و بازار

سلام نفس بانو این روزا واقعا لذت میبره از تفریح در بازار و پاساژ های مختلف  اواخر بهمن ماه با آبجی و بابای نفس و خوشگل خاله همراه شدم برای خرید عید  اما نفس خانوم دوست داشت با کفش های تازش راه بره همش می رفت این ور و اون ور کیف میکرد  چون کف پاساژها هم سرامیک هست هر از گاهی هم می افتاد رو زمین خدا رو شکر اتفاقی نیفتاد  روز اول خرید نتونستیم چیزی بخریم و فقط نفس خانوم لذت برد از تفریح  بابایی و عزیز برای نفس خرید کردن بلوز و شلوار قشنگی خریدن  آبجی با همسرش رفتن کفش و شلوار برای خودشون خریدن  اامروز هم ما برای آبجی و آقا محمد بلوز هدیه خریدیم  واقعا این روزا لذت بخش برف و نز...
3 اسفند 1393

قورباغه

نفس خانوم 15 ماه شد . وزنش 10.5 کیلوگرم و قدش 81 سانتی متر هست  واس نازگلم چند تا مجله خردسال و کتاب داستان گرفتم اما زیاد عمرشون به دنیا نبود  همه رو خط خطی کرده و پاره دیگه چندان مناسب ندیدم عکس بگیرم  چند روز پیش کلی چسب زدم تا عکساش رو ببین و به کتاب های بقیه دست نزن برای عزیز دل خاله هدیه خریدم  خوشمل خاله رو فردا صبح زود میارن تحویل میدن ما نگه داریم و بابای نفس مرخصی گرفته تا مامان نفس ناز رو برای کنکور ارشد ببره . منم پس فردا کنکور دارم " واسمون دعا کنید " نفس یک درمیون میاد و آب بازی داریم حدود یک ساعتی میره حموم وقتی میاد بیرون مث لبو قرمز میشه  با آب بازی میکنه وقتی ...
14 بهمن 1393