چشم خوشگل
پسر عموم هام آبجی ندارن به من و مامان نفس آبجی میگن و از نفس انتظار دارن دایی بهشون بگه نفسو دایی هادی و پیام خیلی دوست دارن؛ هادی گفته که نفس باید من رو خان دایی صدا بزنه دایی خودش رو دایی جون حالا خان دایی براش از بوشهر یه دست لباس خوشمل خریده دیروز بهش دادن همه عاشق و کشته مرده نفس هستن این روزا هم کلی طرف دار داره عکس بلوز صورتی که عمه جون خردیه هم میذارم هر چی روکش مبل و رومیزی و سفره هست میکشه و میرزه زمین تلفن و موبایل خیلی دوست داره کنترل هر چی دستش میرسه میکنه تو دهنش دندوناش خیلی تیز هستن وقتی میخواد شیر بخوره با مامانش دعوا میکنه وقتی رو دنده لج میفته گاز میگره که دیگه اشک آبجی رو درمیاره آبجی برا مامان هایی که ع...
نویسنده :
مامان
12:11